چطور دورکاری موفقی داشته باشیم؟


روزگاری کار کردن از خانه چیزی شبیه رویا بود. اینکه هرجایی که دلمان میخواهد بمانیم، کارمان را انجام دهیم و برایش حقوق بگیریم. رویایی که با پیشرفت تکنولوژی تبدیل به واقعیت شده. همهگیری کرونا نیز کمک کرده تا این سبک کاری بیشتر از گذشته جا بیفتد. اما دورکاری هم مثل خیلی از رویاهای دیگر، از دور عالی و بینقص به نظر میرسد. اگر تجربهی این شیوهی کاری را داشته باشید، میدانید که در صورت مدیریت نکردن آن، بهجای عصای دست تبدیل به بلای جان میشود. به همین دلیل است که داشتن یک نقشهی راه برای مدیریت دورکاری میتواند این شیوهی کاری را به تصویر رویاگونش نزدیک کند.
چالشهای دورکاری مخصوص مدیران یا کارکنان نیست. هر دو گروه ممکن است با آنها درگیر شوند و هر دو گروه لازم است خود را برای مواجهه با آنها آماده کنند. در این مطلب میخواهیم توصیههایی برای همه داشته باشیم تا بتوانند در مدیریت دورکاری موفق باشند و تجربهای شیرین از آن پیدا کنند.
در این مطلب به موضوعات زیر میپردازیم:
مدیران و چالشهای دورکاری
شکی نیست که دورکاری مزایای فراوانی دارد، اما بیشترشان فردی هستند و نه تیمی. مزایایی از جمله ساعت کاری شناور و منعطف، عدم نیاز به رفتوآمد و تعادل بهتر بین کار و زندگی. مدیران باید خودشان را با این ویژگیهای جدید وفق دهند و از آن طرف، مطمئن شوند که کارها بهدرستی به سرانجام برسند.
زمانی که تعاملات رودررو حذف میشوند، ممکن است با خودتان حس کنید که تیم دارد از کنترلتان خارج میشود. طبیعی است؛ تطابق پیدا کردن با شرایط دورکاری زمان میبرد. پس در ادامه به برخی از چالشهایی اشاره میکنیم که ممکن است در این مسیر با آنها روبهرو شوید و به شما میگوییم که برای غلبه بر این چالشها، چه کارهایی را میتوانید انجام دهید. نقشهی راهی برای مدیریت دورکاری موفق.
کمبود ارتباطات
اگر تیم شما کاملن دورکار باشد، احتمالن سیستمی دارید که همه را در جریان تصمیمات و برنامهریزیهای آتی قرار دهید. اما اگر بخشی از تیمتان فعالیتشان حضوری و بخشی از آن دورکار باشند، چه؟ چطور میخواهید سطح اطلاعات اعضای تیم دورکارتان را برابر با اعضای تیم حضوریتان نگه دارید؟
شاید اطلاعیههای مهم و عمده را برای همه ارسال کنید تا در جریان باشند، اما جزئیات بیشماری وجود دارد که هیچوقت به گوش اعضای دورکارتان نمیرسد. آن اخبار و اطلاعیههای کوتاهی را به یاد بیاورید که در لحظه و با صدای بلند به گوش همهی اعضای حاضر در دفتر میرسانید. یا آن مکالمههایی که ساعت ناهار با بقیه انجام میدهید و ممکن است رویکرد پروژهای را تغییر دهند. اینها احتمالن هیچ جایی ثبت نمیشوند و به اطلاع تیم دورکار نمیرسند؛ شاید فراموش کنید آنها را منتقل کنید یا بهنظرتان برسد که این تغییرات خیلی ریز هستند و به زحمت اطلاعرسانیشان نمیارزند. اما همین حفرههای کوچک در ارتباطات میتواند نتایج بدی به همراه داشته باشد. از جمله:
- ممکن است یکی از اعضای تیم دورکار همچنان مشغول کار روی پروژهای باشد، در حالی که رویکرد و نگاه به آن پروژه تغییر کرده است.
- ممکن است اعضای تیم دورکار خودشان را جدافتاده تصور کنند و خودشان را عضوی از تیم احساس نکنند.
اطلاعرسانیهای ایمیلی یا تماسهای تلفنی گاه و بیگاه نمیتوانند این مشکل را حل کنند. چارهی کار استفاده از شبکههای ارتباطی منسجم و نرمافزارهای مدیریت دورکاری است. برای نمونه Slack میتواند تعاملات اعضای تیمتان را یکپارچه کند یا Microsoft Teams میتواند کمکتان کند بدون زحمت، جزئیترین اطلاعات جدید را به گوش اعضای تیمتان برسانید.
برای مدیریت دورکاری موفق، باید بیشتر از حالت عادی با اعضای تیمتان تعامل داشته باشید؛ با آنها بهطور منظم ارتباط تصویری برقرار کنید، از آنها بپرسید که دوست دارند در جریان اتفاقات باشند یا نه و در انتهای هر جلسه بهشکلی مضاعف مطمئن شوید که همه بدانند قدمهای بعدیشان چه خواهد بود.
بازخوردهای تاخیری
در شرکت:
- با مشکلی مواجه میشوید.
- رو به همکارتان میکنید که کنار دستتان نشسته است.
- موضوع را با او مطرح میکنید، حلش میکنید و به ادامهی کار میپردازید.
در تیمهای دورکار این فرآیند 1، 2، 3 به این سرعت نخواهد بود. اگر همکارتان در کشوری دیگر زندگی کند که با شما اختلاف ساعت دارد، نباید انتظار داشته باشید بلافاصله بعد از پرسیدن سوال، بازخورد بگیرید.
حتا اگر همکارتان در شهر خودتان باشد، باز هم نمیتوان چنین انتظاری را داشت. برخی افراد ترجیح میدهند با استفاده از امتیاز دورکاری از حواسپرتیها اجتناب کنند و با شدت زیاد روی کارشان تمرکز کنند تا بهرهوریشان بیشتر شود. یا حتا شاید ساعت کاریشان را متفاوت با شما تنظیم کرده باشند.
اما این بازخوردهای تاخیری در بلندمدت میتواند سرعت کارها را کم کند. حتا میتواند کاری کند که پروژههای پیچیده در همان مراحل اولیه درجا بزنند و در مجموع مدیریت دورکاری را با مشکل مواجه کنند. به همین دلیل شما در نقش مدیر تیم باید فکری برایشان بردارید.
چطور میتوان مطمئن شد با وجود ناحیههای زمانی و ساعت کاری متفاوت، باز هم بهرهوری تیم حفظ شود؟
- اعضای تیمتان را خوب بشناسید؛ اینکه کجا زندگی میکنند، عادت کاریشان چطور است یا معمولن چه ساعتهایی کار میکنند. اگر افرادی هستند که در ناحیههای زمانی یکسانی زندگی میکنند یا ساعتهای کاریشان به هم نزدیک است، آنها را در یک گروه قرار دهید.
- مطمئن شوید که هر فرد بیش از یک پروژه داشته باشد. نه اینکه تشویقشان کنید خودشان را زیر کارهای زیاد دفن کنند. بلکه با این کار اگر در یکی از پروژههایشان نیاز به بازخورد همکارشان داشتند، تا زمان دریافت آن بازخورد میتوانند روی پروژهی دیگرشان کار کنند.
- جلسهها را ضبط کنید. حتا آنهایی را که بهنظر نمیآید مهم باشند. به این ترتیب اگر یکی از اعضای تیم به جلسه نرسد یا جلسه با ساعت کاریاش نخواند، میتواند مطمئن باشد که چیزی را از دست نمیدهد.
شناسایی و رسیدگی به تنشها
گاهی اوقات پیش میآید که به نظر تیمِ دورکارتان بهخوبی کارشان را پیش میبرند. جلسهها خوب جلو میروند، اعضا هر هفته ساعتهای مجازی شادی را کنار هم دارند و از هیچکس اعتراض یا گلایهای نشنیدهاید.
سپس یکی از اعضا با شما صحبت میکند و میخواهد استعفا دهد، چون فکر میکند «نمیتواند با ارزشهای تیم کنار بیاید» و شما از این جمله برداشت میکنید که: «از آدمهایی که با آنها کار میکنم، متنفرم.»
اما چطور متوجه نشانههای این تنش نشده بودید؟
در شرکت یا دفتر، تشخیص تنشها بسیار آسانتر است. زبان بدن افراد میتواند سرنخی برای افشای تنشهای درونتیمی باشد. اما وقتی تیمتان دورکار است، تنها چیزی که دارید پیام و جلسههای مجازی است. بحث و جدلها ممکن است در پیامهای خصوصی افراد و ایمیل صورت بگیرد و شما هرگز از آن مطلع نشوید. حتا حواسجمعترین افراد هم ممکن است متوجه نشانههای تنش و درگیری نشوند. این چالشی است که در مدیریت دورکاری باید به آن توجه داشته باشید.
اگر اختلافات و تنشها بهموقع حل نشوند، شوق و ذوق افراد نسبت به کار کمتر میشود. بهرهوریشان پایین میآید و تمایل کمتری به حضور موثر در پروژهها خواهند داشت. حتا ممکن است به استعفا و ترک تیم فکر کنند. این وظیفهی شماست که نشانهها را بهموقع ببینید و تفسیر کنید.
بزرگترین سرنخ برای شما «سکوت» است. برای نمونه زمانی که دو نفر از اعضای تیم ناگهان تعاملشان کمتر از گذشته میشود. یا اگر افراد در جلسه بیش از پیش سکوت میکنند. «سکوت» میتواند زنگ خطر را برای شما به صدا در بیاورد. شاید علتش مشکلات شخصی افراد باشد، اما شاید هم علتش تنش و درگیری پنهان بین اعضا باشد که سکوت را به بحث و جدل ترجیح دادهاند.
در هر صورت، بهتر است بلافاصله سراغ افراد بروید و ببینید مشکلشان چیست.
اگر تنش بالا گرفت، بهتر است جلسهای با حضور همهی افراد درگیر برگزار کنید. شاید راحتتر باشد که یکبهیک با افراد جلسه بگذارید، اما اثرگذاریاش کمتر خواهد بود.
بیشتر بخوانید: چطور به اعتمادسازی در تیمهای دورکار کمک کنیم؟
پیگیری عملکرد و بهرهوری کارکنان
اگر مدیر تیم دورکار باشید، شاید برایتان سوال پیش بیاید که از کجا بدانم کارکنانم:
- کارهایشان را انجام میدهند.
- کارها را با سرعتی معقول پیش میبرند.
- از زمانشان استفادهی مفید میکنند.
- از زیر کار در نمیروند.
- چنان زیاد از حد کار نمیکنند که دچار فرسودگی شغلی شوند.
زمانی که کارکنان در دفتر حضور ندارند، کنترل کمتری روی آنها دارید و احتمالن سختتر میتوان به سوالات بالا پاسخ داد. این را هم میدانید که اعتمادسازی در تیم اهمیت بالایی دارد. کارکنان نباید حس کنند که دارید در کارشان دخالت میکنید. اما به هر حال باید به گونهای میزان عملکردشان را ردگیری و تحلیل کنید.
این موضوع صرفن برای آسودگی خیال شما نیست! گاهی اوقات ممکن است یکی از اعضا زیاد از حد کار کند و دیگران حس کنند آنطور که باید و شاید از تواناییهایشان استفاده نمیشود. با این کار شما جلوی مشکلات بزرگتر مانند فرسودگی شغلی یا دلخوری افراد را میگیرید.
برای دستیابی به این هدف روشهای مختلفی وجود دارد:
- جلسههای روزانه: شاید در ابتدا سخت به نظر برسد، اما جلسههای روزانه چه برای مدیر و چه برای اعضای تیم، ضروری هستند. میتوانید از پیشرفت کارها مطمئن شوید و اگر مشکلی پیش آمده باشد، بلافاصله در جریانش قرار بگیرید.
- تعاملات بیش از حد عادی: پیشتر گفتیم که برای مدیریت دورکاری موفق، نیاز به تعاملات بیش از حد عادی دارید. این موضوع به بررسی میزان بهرهوری تیمتان نیز کمک میکند. ایرادی ندارد که از کارکنانتان بخواهید که عملکردشان را به شما گزارش دهند و کارهایشان را ثبت و ضبط کنند. میتوانید از سرویسهایی مانند Clockify استفاده کنید و از کارکنانتان بخواهید کارهایشان را در آن ثبت کنند. سعی کنید جلسات انفرادی با اعضای تیم داشته باشید و مدام از آنها بازخورد بگیرید.
- مدیریت انتظارات: همهی اعضای تیم باید بدانند که دقیقن از آنها چه انتظاری دارید و باید انرژی و تمرکزشان را روی چه موضوعی بگذارند. پیش خودتان فرض نکنید که افراد میدانند در ذهن شما چه میگذرد. اگر از کسی راضی نیستید، واضح و روشن بگویید که چرا از عملکردش راضی نیستید.
- تمرکز روی نتیجه: بهجای بررسی ریزترین کارهای افراد، برایشان هدفی تعیین کنید، منابع در اختیارشان قرار دهید و از آنها بخواهید در مدت زمانی مشخص به آن هدف برسند. سعی کنید در روند رسیدن به نتیجه کمتر دخالت کنید و عملکردشان را بر اساس نتایج به دست آمده بسنجید.
نکات بالا مهمترین نکاتی هستند که رعایت آنها از سمت یک مدیر میتواند منجر به مدیریت دورکاری موفق شود. بهگونهای که دورکاری هم برای اعضا مفید باشد و هم برای تیم.
چالشهای کارکنان در مدیریت دورکاری
پیش از این گفتیم که بیشترِ مزایای دورکاری، فردی هستند. اما معنایش این نیست که کارکنان هیچ چالشی در این سبک کار کردن نخواهند داشت! در ادامه به 4 مورد از بزرگترین چالشهایی اشاره میکنیم که دورکارها معمولن با آن دست و پنجه نرم میکنند. البته همراه با توصیههایی برای غلبه بر آنها.
کار کردن زیاد از حد
یکی از دلایل مدیرانی که با دورکاری چندان موافق نیستند، این است که تصور میکنند با حذف نظارت حضوری و فیزیکی روی کارکنان، احتمال بیشتری وجود دارد افراد از زیر کار در بروند یا مشغول کارهای دیگر شوند. اما واقعیت معمولن خلاف این موضوع است. زمانی که زندگی شخصی و کاری آدم زیر یک سقف جریان داشته باشد، سخت میتوان از یکی به دیگری جابهجا شد.
روز کاری چه زمانی شروع میشود؟ چه زمانی تمام میشود؟ کشیدن خطی واضح بین کار و زندگی برای دورکارها سخت است. تازه اگر برای خودتان کار کنید، ممکن است کار تمام زندگیتان را اشغال کند. موضوعی که در درازمدت خستهکننده میشود.
دورکارها گاهی یادشان میرود به خودشان استراحت بدهند، در زمانی منطقی کارشان را متوقف کنند یا حتا ممکن است اصلن ندانند زمان منطقی برای متوقف کردن کار چه زمانی است. ممکن است حتا بعد از پایان روز کاریتان، وسوسه شوید که نگاهی به صندوق ورودی ایمیلتان بیندازید یا بخواهید یکی از خردهکاریها را تمام کنید و بعد تا به خودتان بیایید، ببینید که ناخواسته تمام شبتان را هم پای کارتان گذاشتهاید. اینکه بهموقع به خودتان استراحت دهید، یکی از مهمترین نکات در مدیریت دورکاری موفق محسوب میشود.
کنرادو لاماس (Conrado Lamas) یکی از مدیران بازاریابی استارتآپهای اروپایی، میگوید:
کار انتها ندارد. همیشه مشکلی هست که نیاز به حل داشته باشد و زمانی که برنامهی روزانهای برای کار در شرکت داشته باشید، راحتتر میتوانید آن مشکلات را در محل کارتان بگذارید. اما وقتی از خانه کار میکنید، محل کار شما همان جایی است که زندگی میکنید. همین میشود که من شبها قبل از رفتن به رختخواب یا صبحهای زود، مدام در حال انجام خردهکاریها و کارهای عقبافتاده هستم.
اما چطور میتوان بر این چالش غلبه کرد؟ لازم است که بهشکلی خودتان را مجبور به استراحت کنید و زمان شروع و پایان کارتان را واضح و مشخص تعیین کنید. توصیههای زیر میتواند به شما در این راه کمک کند:
- قرار گذاشتن برای انتهای روز کاری: لازم نیست این «قرار» با شخص دیگری باشد. این قرار میتواند رفتن به باشگاه یا خرید کردن یا پیادهروی روزانهتان باشد. یا حتا خواندن فصل بعدی از کتابی که در دست خوانش دارید.
- تنظیم یادآور برای استراحت کردن: اگر از فهرستهای To-Do استفاده میکنید، میتوانید در فهرست کارهای روزانهتان چندین استراحت کوتاه را بگنجانید. میتوانید از یادآور تلفن همراه یا رایانه شخصیتان استفاده کنید که برای مثال هر یک ساعت، به شما یادآوری کنند که باید استراحت کنید. استفاده از تکنیک پومودورو نیز میتواند در این زمینه بسیار موثر باشد.
بیشتر بخوانید: تکنیک پومودورو: مدیریت زمان بهکمک گوجهفرنگی!
- اعلام زمان پایان کار به همکارهایتان: وقتی میخواهید روز کاریتان را تمام کنید، در همان نرمافزاری که تیمتان برای مدیریت دورکاری استفاده میکند، یک پیام بگذارید و از همکارهایتان خداحافظی کنید. بعد از پای سیستم بلند شوید و خودتان را مشغول کارهای دیگر کنید (اگر از پای سیستم بلند نشوید، ممکن است وسوسه شوید و خداحافظیتان واقعی نباشد).
- مرزکشی بین محل کار و زندگی: این مورد شاید برای همه اجرایی نباشد، اما اگر میتوانید، اتاق یا فضایی را مخصوص کار کردن اختصاص دهید و بعد از پایان ساعت کاریتان، آن فضا را ترک کنید. حتا اگر فضای فیزیکی موردنیاز برای این کار را ندارید، میتوانید وسیلهای را که با آن کار میکنید، خاموش کنید. یا به کمک پروفایلهایی که میتوان در سیستمعاملهای مختلف ایجاد کرد، جلوی دسترسی به برنامههایی را بگیرید که به کارتان مربوط میشوند.
- خاموش کردن اعلانات: اعلانات کامپیوتر یا تلفن همراهتان را کاملن قطع کنید. یا حداقل اعلانات آن برنامههایی را که به کارتان مربوط میشود.
اولویتبندی کارها
مشوق دورکارها برای مدیریت زمانشان، خودشان هستند؛ چون در محل کار نیستند که فرد دیگری بر کارشان نظارت داشته باشد یا زمان را برایشان مدیریت کند. هر چند برای همهی افراد سخت است که به برنامهی کاریشان بچسبند و فهرست کارهایشان را انجام دهند و زمانشان را مدیریت کنند، اما این موضوع برای دورکارها بهشکلی ویژه چالش برانگیز است؛ زیرا ساختار روز و ساعت کاریشان منعطفتر از سایر افراد است.
اینکه بتوانید زمان را برای کارهای خودتان مدیریت کنید به قدر کافی دشوار است. با اضافه شدن وسوسهی دیدن یک قسمت از سریال موردعلاقهتان، تمیز کردن آشپزخانه صرفن برای عقب انداختن کاری که واقعن باید انجامش دهید یا بازی کردن با بچهتان که معصومانه نگاهتان میکند، مدیریت زمان از قبل هم دشوارتر میشود. چشم به هم میزنید و شب شده و هیچکدام از کارهایتان را پیش نبردهاید.
برای موفقیت در مدیریت زمان و مدیریت دورکاری، باید بتوانید کارها را برای خودتان اولویتبندی کنید. پیشتر در این مطلب، این موضوع را کاملن بررسی کردهایم. در ادامه دو مورد از آن توصیهها را برایتان آوردهایم:
- قورباغهات را قورت بده: شاید این عبارت را بارها شنیده باشید. میگویند وقتی قرار باشد هر روز یک قورباغهی زنده را بخورید، اگر این کار را ابتدای روز انجام دهید، برای ادامهی روز مطمئن هستید که اتفاق بدتری انتظارتان را نخواهد کشید. «قورباغه» به بزرگترین و مهمترین کار شما در هر روز اشاره دارد. همان کاری که احتمالن بیش از بقیهی کارهایتان تمایل دارید دیرتر سراغش بروید.
- محدود کردن کارهای روزانه: بهجای استفاده از فهرستهای To-Do بلندبالا، از ماتریس آیزنهاور کمک بگیرید و کارهای غیرضروری را از برنامهی روزتان حذف کنید. میتوانید برای هر روز 1 کار بزرگ، 3 کار متوسط و 5 کار کوچک را در برنامهتان جای دهید. به این ترتیب در ابتدای روز دید واضحتری نسبت به برنامهی آن روزتان دارید، استرس نرسیدن به کارهایتان را نخواهید داشت و در انتهای روز با نگاه به برنامهتان و کارهایی که انجام دادهاید حس بهتری دارید.
بیشتر بخوانید: فهرستهای To-Do را دور بیندازید!
حواسپرتیهای بیپایان
یک خبر خوب برای شمایی که از خانه کار میکنید: خبری از همکارهایتان نیست که وقت و بیوقت کنار میزتان بیایند و حواستان را برای کارهای جزئی پرت کنند.
یک خبر بد برای شمایی که از خانه کار میکنید: در خانه حواسپرتیهایتان از جنس دیگری خواهند بود؛ بچهتان که از شما میخواهد با او بازی کنید، مامور پست که میخواهد بستهای را تحویلتان دهد و نیاز به امضایتان دارد، فامیلهایتان که سرزده به خانهتان میآیند.
اگر بچهی خردسال داشته باشید که کارتان بهشدت سخت میشود؛ چون نمیتوانید به او بفهمانید وقت بازی کردن ندارید. اینکه مدام بگویید «الان نمیتونیم بازی کنیم»، دردناک است. در خانههایی که بچهی خردسال دارند، پیدا کردن محیطی برای شرکت در ویدیوکنفرانس یا برقراری تماسهای اینترنتی هم کار سختی است؛ یا باید حواستان باشد که بچه را بیدار نکنید، یا بچه سر و صدا میکند و برایتان دردسر میتراشد.
این ویدیو، نمونهی بینقصی از چالشی است که دورکارانِ بچهدار با آن درگیر هستند.
چطور حواسپرتیهای درون خانه را مدیریت کنیم؟
راستش را بخواهید، نمیتوان تمام حواسپرتیهای درون خانه را از بین برد. بعضی از این حواسپرتیها ضروری هستند. نمیتوانید به مامور پست بگویید که چه زمانی بستهتان را بیاورد تا حواستان پرت نشود. اگر بچهتان به خودش آسیبی رسانده باشد، نمیتوانید به او بگویید منتظر بماند تا کارتان تمام شود و بعد به او رسیدگی کنید. اما برای مدیریت دورکاری موفق، باید سعی کنید تا جای ممکن، حواسپرتیها را کاهش دهید. چند توصیهی زیر میتواند در این راه کمکتان کند:
- نصب علامت برای اطلاع سایر اعضای خانواده: برای نمونه میتوانید موقع کار علامت ورود ممنوع را به در اتاقتان بچسبانید و در را ببندید تا خانواده بدانند که نباید مزاحمتان شوند. یا حتا میتوانید در اتاق را قفل کنید.
- توضیح اهمیت دوری از حواسپرتی: برای اعضای خانواده توضیح دهید که چرا حفظ تمرکز برایتان مهم است و چطور با این کار میتوانید بهرهوری بیشتری داشته باشید.
- خودکفا کردن اعضای خانواده: اگر آن عضو خانواده باشید که همه چیز را میداند و همه سوالهایشان را از او میپرسند (فلان چیز کجاست؟ چطور با فلان نرمافزار کار کنم؟)، میدانید که چنین حواسپرتیهایی چقدر اعصابخردکن هستند. سعی کنید اعضای خانوادهتان را بهمرور خودکفا کنید تا بتوانند کارهایشان را خودشان انجام دهند.
- فرار: اگر هیچ راهی جواب نداد، از خانه بیرون بزنید. فضاهای کار اشتراکی، کتابخانه یا کافیشاپها میتوانند محیطی مناسب برای دورکاری شما باشند.
تنهایی و انزوا
اگر تنها زندگی میکنید، شاید حواسپرتیهای زندگی با اعضای خانواده را نداشته باشید، اما مشکل دیگری خواهید داشت: انزوا. حتا با وجود دسترسی به اینترنت و ابزارهای ارتباطی مختلف، این امکان وجود دارد که تنها ماندن در یک مکان شما را دچار اختلالات روانشناختی کند. بسیاری از افراد دورکار بعد از پایان کارشان، باز هم در خانه میمانند و ممکن است چند روز بگذرد و حتا یک بار هم از خانهشان بیرون نروند.
دورکاری میتواند باعث شود که به شما برچسب «منزوی» خورده شود. اینکه تمام شهامت و توانتان را جمع کنید و از خانه بیرون بزنید و پا به دنیای بیرحمِ خارج از خانه بگذارید و با انسانهایی صحبت کنید که میتوانند ترسناک باشند، کاری است که برخی از افراد دورکار در انجامش مشکل دارند.
حل این مشکل تلاش بیشتری نیاز دارد. بهخصوص اگر علت تمایل شما به دورکاری، این باشد که دوست ندارید افراد زیادی دور و برتان باشند. اما باید تعادل را حفظ کنید. توصیههای زیر میتواند در این راه کمکتان کند:
- وقفههای اجتماعی: در برنامهتان زمانهایی را برای داشتن روابط اجتماعی اختصاص دهید. اگر میتوانید کمی کار کنید، بعد یک یا دو ساعتی را بیرون از خانه بگذرانید (مثلن با دوستانتان ناهار بخورید) و بعد دوباره سر کارتان برگردید. حتا بیرون زدن از خانه و خرید کردن و صحبت کردن با چند فروشنده یا صندوقدار هم میتواند در این زمینه مفید باشد.
- استفاده از فضاهای کاری اشتراکی یا کافیشاپها: استفاده از این فضاها کمکتان میکند که حس کنید هنوز بخشی از جامعه هستید. حتا شاید بتوانید با آدمهایی که آنجا هستند دوست شوید.
- عضویت در گروهها و سازمانهای محلی: احتمالن اگر کمی جستوجو کنید، با فاصلهی نه چندان زیاد از محل زندگیتان، گروهها یا سازمانهای مردمنهاد یا غیرانتفاعی پیدا میکنید. عضویت در آنها و شرکت در فعالیتهایشان میتواند هم شما را از انزوا خارج کند و هم حس خوبی به زندگیتان تزریق کند.
دورکاری نه سیاه است و نه سفید. خاکستری است. خوبیها و بدیها و نقاط مثبت و منفی خودش را دارد. این ما هستیم که با مدیریت دورکاری میتوانیم نقاط مثبتش را پررنگ و نقاط منفی آن را کمرنگ کنیم.